یادداشت | تربیت در سایه
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، همۀ انبیا و اولیا و اوصیا در پی تربیت صحیح مردم برای نیل به سعادت در دنیا و آخرت وتربیت متربیان خود تا رساندن آنها به انسان کامل بودند؛ با این حال می توان گفت؛ تربیت یک هنر بزرگ است و مربی یک هنرمند بزرگ.
امروزه جبهه جنگ پرسروصدای دیروز به هجوم خاموش تبدیل شده است. امروزه ذائقۀ کودکان و نوجوانان با دیدن انواع و اقسام برنامههای روانشناسیشده و بازیهای پررمزوراز رایانهای غربی تغییر محسوسی کرده است و دیگر به سادگی نصیحت و ارشاد و امربهمعروف و نهیازمنکر و دیگر کارهای تربیتی مستقیم اثرگذار نخواهد بود.
در روزگار کنونی، مربی هنرمند باید دست به یک تربیت غیرمستقیم و گاه نامرئی بزند. مربی باید بدون ایجاد حساسیت و بسیار نرم وخزنده متربی خود را تربیت کند؛ طوری که او متوجه نشود چه کسی، چه وقتی و چگونه او را تربیت کرده است و بالاتر از آن، طوری تربیت کند که متربی اصلاً متوجه نشود مورد تربیت واقع شده است.
از منظر روانشناختی انسانهای باهوش بیشترحرفهای خود را با کنایه میگویند و معمولاً نتایج بهتری هم میگیرند.
«الکنایة ابلغ من التصریح» نیز به این موضوع اشاره دارد که سخن غیرمستقیم بیشتر تأثیرگذار است.
«تربیت در سایه» در قرآن
روشهای تربیتی به دو گونۀ مستقیم و غیرمستقیم است که با توجه به ویژگیهای متربیان و موقعیتهای مختلف مکانی و زمانی، گاه روش مستقیم و گاه روش غیرمستقیم بیشتر کارایی دارد؛ لذا خداوند حکیم در قرآن کریم، گاه با خطابات صریح و مستقیم، مانند «یا ایها الذین آمنوا»، «یا ایها الناس» و «یا ایها الکافرون»، و گاهی به روش غیرمستقیم خلایق را تربیت میکند؛ مثلاً در روش غیرمستقیم تربیتی به حضرت عیسی علیهالسلام میفرماید:ای پسرمریم، آیا تو به مردم گفتی که من ومادرم را بهجای خداوند بپرستید؟ (مائده، 116)
خداوند دراین آیه بهظاهر حضرت عیسی مؤاخذه کرده است؛ اما درواقع قصد دارد با تربیت غیرمستقیم، مسیحیان را به تفکر توحیدی سوق دهد.
«تربیتِ در سایه» در کلام و سیرۀ اهل بیت طاهرین
در آموزههای دینی و سبک تربیتی حضرات معصوم استفاده از روشهای غیرمستقیم آموزشی و تربیتی بهوفور دیده میشود:
ـ آموزش وضو به پیرمرد توسط حسنین علیهماالسلام
با این روش امام حسن و امام حسین ضمن حفظ آبرو و عزت نفس آن پیرمرد، مقاومت او در مقابل آموزش دیدن از دو کودک را از بین بردند و او را متواضعانه و غیرمستقیم درپای کلاس درس خود نشاندند.
ـ کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام که میفرمایند: «پیش از آنکه با گفتار تربیت کنید با کردار تعلیم دهید» (نهج البلاغه، حکمت73)
دراین روایت حضرت امیر به رهبران جامعه تذکر میدهند که مردم بیش از آنکه به ظاهر کلام و گفتار شما دقت کنند به منش و رفتار شما توجه دارند. پس یک مربی یا رهبر برای تربیت جامعۀ خویش لازم است که به آموزشهای غیرمستقیم روی آورد و از سخنرانی و ارشاد مداوم بپرهیزد و این اصل در زندگی حضرات معصوم و فقها و علمای راستین شیعه کاملا مشهود است.
ـ ورود پیامبر به مسجد و نشستن در جمع افرادی که مشغول مباحثۀ علمی بودند.
رسول خدا(ص) با این کار بهطور غیرمستقیم نشان دادند که علم از عبادت مهمتر است. این کار ایشان آنقدر ماندگار و اثرگذار بود که بعد از 1400واندی سال اهل علم آن را سینهبهسینه نقل کردند و در کتابهای مختلف مسلمانان ثبت شد.
ـ کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام که میفرمایند: «بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار تربیت کنید» (نهج البلاغه، حکمت177)
یکی از متداولترین روشهای تربیت مستقیم تشویق نیکوکار و تنبیه بدکار است؛ اما دراینجا حضرت به جنبۀ تربیت غیرمستقیم توجه نشان میدهند و میفرمایند نیاز نیست بدکار را به طورمستقیم تنبیه کنید؛ بلکه با تشویق نیکوکار بهطور غیرمستقیم اما بسیار مؤثر بدکار را ادب میکنید.
ـ امام علی فرمودند: قبضۀ شمشیر رسول خدا را در دست گرفتم؛ دیدم روی آن این سه جمله نوشته شده است:
به کسی که از تو بریده است بپیوند؛ به کسی که به تو بدی کرده است خوبی کن؛ حق را بگو هرچند به زیانت باشد (کنزل العمال).
در اینجا به وضوح ملاحظه میشود که رسول خدا از روش تربیت غیرمستقیم برای انتقال مفاهیم تربیتی به متربیان خود استفاده کرده است.
ـ نقش انگشتری امامان علیهم السلام نیز که توسط اصحاب گزارش شده است یک روش تربیتی غیرمستقیم بسیارمؤثربوده که نظراصحاب و اطرافیان اهلبیت را به خود جلب میکرده است؛ برای نمونه نقش انگشتری امام سجادعلیهالسلام لعنت برقاتلان امام حسین بود که ایشان با استفاده از روش تربیت غیرمستقیم ظلمستیزی را به متربیان خود آموزش میدادند.
ضرورت و اهمیت تربیت در سایه
1. ملامت و مقاومت متربیان در مقابل تذکرات، نصیحتها و خطابهای مستقیم و پیدرپی
امام علی علیهالسلام: تذکر وسرزنش فراوان باعث لجاجت و کینهتوزی میشود (بحارالانوار، ج77، ص214).
2. لذتبخش بودن، ماندگاری و جذابیت اکتشاف (نه آموزش)، الگویابی (نه الگودهی) وهدفیابی (نه هدفدهی) ومخاطب محوربودن شیوههای غیرمستقیم تربیتی.
مربی هنرمند تلاش میکند متربی را به مسیری هدایت کند که او خود زشتی و زیبایی اعمال را در آن مسیر کشف کند و خود الگوی مناسبی برای خویش بیابد، و خود زندگی هدفمندی را برگزیند.
والدین یا معلمانی که هنوز آثار اعجابانگیز تربیت غیرمستقیم را نشناختهاند به فرزندان و دانشآموزان خود همواره میگویند: «این کار را نکن زشت است»؛ «این مسیر را نرو خطاست»، یا آنکه در الگودهی اسم پسرخاله و دخترعمه رامیآورند و میگویند: «مثل فلانی و فلانی باش».
3. متنوع بودن روشهای غیرمستقیم تربیتی
شعر، قصه، نقاشی، نمایش، فیلم، عکس، شرح حال بزرگان، خاطره، طنز، معما، انواع بازیها، و... همه از روشهای تربیت غیرمستقیم است.
4. تغییرذایقۀ متربیان در عصر فناوری و اطلاعات با استفاده از هجوم خاموش و تبلیغات غیرمستقیم رسانههای دشمن.
دشمنان ما بهویژه در رسانههای دیداری و شنیداری خود سالهاست برای تغییر سبک زندگی اسلامی ایرانی ما از روشهای پیچیدۀ غیرمستقیم بهرهها میبرند و مخاطبان خود را مانند یک ماشین کنترلی، از راه دور به هرطرف که بخواهند میبرند.
نوجوانانی که در پای ماهواره و اینترنت و... با فشار دادن یا لمس کردن چند دکمه، ظرف چندثانیه به متنوعترین و جذابترین برنامهها دسترسی دارند دیگر مثل گذشته حاضر نیستند در پشت میز یا پای منبر بنشینند و به ارشادات و نصایح معلمی دلسوز یا واعظی ناصح گوش دهند؛ اینجاست که اهمیت «تربیت در سایه» بیشترنمایان میشود.
5. تربیت مستقیم زمینه را مساعد میکند تا دیگران با پارازیت انداختن یا عملیات روانی ضدتربیتی، زحمات مربی را کماثر، یا بیاثر و ضایع کنند.
پدری را تصور کنید که با نگرانی به اتاق مشاوره میآید ومیگوید: من همیشه از مضرات مواد مخدر و مشروبات الکلی برای پسرنوجوانم صحبت میکنم؛ اما دایی او که گاهی مواد مخدر و مشروب مصرف میکند، علاوهبر تخریب صحبتهای من، از فواید تریاک و مشروب میگوید و پسرم حرفهای او را تأیید میکند و مقابل من میایستد.
بنده به آن پدر توصیه میکنم که لازم نیست درحضوردایی پسرتان از مضرات مواد مخدر و مشروب بگویید؛ بلکه به روش غیرمستقیم او را آگاه کنید؛ بهطور مثال پسرتان را به تماشای یک فیلم مستند دربارۀ زندگی و وضعیت کارتونخوابها و معتادان دعوت کنید، آنگاه معجزۀ تربیت در سایه را با چشم خود خواهید دید.
ادامه دارد.../۹۱۸/ی۷۰۲/س
محمدصادق ناطقی